به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، مراسم رونمایی و نقد مجموعه شعر کلاسیک «ساکنان نیازمندیها» اثر روحالله سرطاوی، منتشر شده توسط انتشارات آنیما با سخنرانی هرمز علیپور و حامد ابراهیمپور، از شاعران کشورمان در مؤسسه فرهنگی هنری برگ برگزار شد.
هرمز علیپور در این مراسم ضمن تبریک به مؤلف کتاب گفت: گاهی ارزش یک غزل از دهها مجموعه شعر سپید بیشتر است و گاهی به درجه ای از اهمیت میرسد که فقط اهل فن متوجه آن میشود. در هر حال معتقدم که مشکل شاعر، قالب نیست. در زمانهای گذشته که فتوای مرگ غزل را دادند غزل قرن ششم و هفتمی بهشدت رواج داشت و هیچکس فکر نمیکرد غزل به بالندگی و طراوت امروز برسد؛ اما با ظهور چهرههایی مانند محمدسعید میرزایی و حامد ابراهیمپور و مجید معارفوند با نوع دیگری از غزل مواجه شدیم که گاه از برخی ویژگیهای شعر آزاد، بیشتر از کتاب شعرهای سپید منتشر شده برخوردار بود. با این وجود معمولا غزلسراهای ما حتی غزلسراهای خوب و درجه یک در سرودن شعر سپید ضعیف بودند و آثار قابل دفاعی در این حوزه خلق نکردند.
وی در ادامه به مجموعه شعر «ساکنان نیازمندیها» اشاره کرد و افزود: شاعر خوب، مشکل قالب ندارد. در کتاب سرطاوی، انواع قالبهای شعری موزون را میبینیم. ارجاعات درونمتنی و برونمتنی بسیاری در اشعار «ساکنان نیازمندیها» به چشم میخورد و این نشاندهنده سواد و تسلط شاعر است.
علیپور با بیان اینکه شعر نباید تک بعدی باشد، تأکید کرد: چند بار «ساکنان نیازمندیها» را دوره کردهام و هر بار به کشفهای جدیدی رسیدم و این یعنی شاعر بسیار توانمند و دغدغهمند است؛ چراکه در عین پرهیز از مستقیمگویی به کوچکترین اتفاقات اجتماعی نیز بیتوجه نیست و این نکتهای مثبت است. شعر روحالله سرطاوی تخمیر و تقطیر رنجها و اندوههای انسانی است؛ نوعی تاریخنگاری شاعرانه و غیرگزارشی و غیرژورنالیستی و همچنین دوری از شعارگویی دارد. ضمن اینکه تعلق شاعر به شعر و نگاه او به شاعرانی چون فروغ، شاملو، براهنی و سپانلو مثالزدنی است.
در ادامه جلسه حامد ابراهیمپور در سخنانی گفت: شاعر این کتاب به غیر از غزل، در قالبهای جدیدی طبعآزمایی کرده است. سرطاوی در عین توجه به محتوا، شاعری فرمالیست و در عین حال تجربهگراست و در این کتاب به گستردگی قالبهای تازهای از شعر کلاسیک را تجربه کرده است. وی بهخوبی از تجربیات غزلسرایان مدرن و پیشروی دهههای 70، 80 و 90 تأثیر گرفته و در عین حال بر شعر شاعران جوان دهه جدید، تأثیر گذاشته است.
این شاعر با بیان اینکه بسامد واژگانی سرطاوی و تأثیر وی بر شاعران بعد از خود بسیار مشهود است، افزود: ارجاعات برونمتنی در این کتاب بسیار واضح است. تلمیحات در اشعار پیشینیان معمولا محدود به قصص قرآنی یا افسانهها و اشعار شاعران قرون قبلتر بوده و از دایره آدم و حوا، یوسف و زلیخا، شیرین و خسرو، لیلی و مجنون و حداکثر وامق و عذرا، ویس و رامین و محمود و ایاز پا فراتر نگذاشته است؛ اما ارجاعات سرطاوی دایرهای بسیار گسترده دارد و از تاریخ و ادبیات داستانی ایران و جهان تا سینما و ادبیات نمایشی را در بر میگیرد و مطالعهبرخی از شعرهای این کتاب- جدا از لذت خواندن یک شعر خوب- موجب بالاتر رفتن سطح دانش و آگاهی مخاطب در این حوزهها میشود.
شاعر مجموعه «سرخپوستها» با اشاره به اینکه شاعر، آیینه روزگار خود است، گفت: به همین علت شعر سرطاوی نیز شعری اعتراضی، زخمخورده و ناامید است که در برخی شعرها ما را به نمادگرایی شاعران رمانتیسیسم سیاه پس از کودتای 28 مرداد میاندازد و در برخی دیگر از شعرها با تأکید بر ماهیت پوچ زندگی و روابط و مناسبات انسانی و تنهایی ابدی شاعر (انسان) و محکوم و مسئول بودن به تنها پیمودن این مسیر، پا را از باورهای اگزیستانسیالیستی فراتر گذاشته و گاهی نمایش این بیهودگی و بطالت در برخی شعرها یا بندها، فضایی ابزورد را پیش روی مخاطب قرار میدهد. قهرمان تاریخی شعرهای سرطاوی به نوعی همان سیزیفِ آلبرکاموست که به گفته این فیلسوف قهرمان پوچی است.
حامد ابراهیمپور همچنین تأکید کرد: نخی نامرئی بسیاری از بیتها و بندهای اشعار سرطاوی را به یکدیگر متصل کرده و مخاطب جدی میتواند حتی در قالبهای تجربی جدید، جدا از رعایت صنعت تناسب و مراعاتنظیرهای مختلف در بیتها، ارتباط معنایی و ساختاری میان بندهای مختلف را بهخوبی درک و کشف کند و این خلاف مسیر مألوف بسیاری از شاعران نئوکلاسیک یا علاقهمندان به مکتب بازگشت ادبی عصر ماست که در شعرشان بیتها یا بندها در محور عمودی مطمئنی قرار نمیگیرند و بهراحتی قابل جابهجاییاند.
در پایان نشست نیز روح الله سرطاوی، شاعر مجموعه شعر «ساکنان نیازمندیها» در خصوص این کتاب و سلوک شاعرانهاش گفت: برای چاپ این کتاب وسواس خاصی داشتم و ترجیح دادم که هیچ کدام از شعرهای اوایل دهه 90 و دوران دانشجویی من که برخی برنده جایزههای شعر دانشجویی و جشنوارههای ادبی شده بودند در این کتاب به چاپ نرسند. سال گذشته نیز کتابی را با عنوان «شیراز خانِ زند ندیده» برای چاپ آماده کرده بودم؛ اما از چاپ آن صرف نظر کردم.